ای هم صدا با من بخوان


¦ 0 نکته



از ترانه های دلنشین این یکی دو ماهه



.

کروبی یکی از مستندات خود مبنی بر آزار جنسی بازداشت شدگان کهریزک را منشر کرد


¦ 0 نکته


سحام نیوز : مهدی کروبی در پاسخ به تمام کسانی که اظهار داشتند وی مستنداتی مبنی بر اظهارات خود درباره آزار جنسی زندانیان کهریزک ندارد متن اظهارات یکی از این بازداشت شدگان را در اختیار سایت سحام نیوز قرار داد و اعلام کرد که این مطلب تنها گوشه ای از مستنداتی است که منتشر می کند و چنانچه این ر وندادامه یابد مطالب دیگری را منتشر خواهد کرد .

متن کامل اظهارات این فرد به شرح زیر است :

حاج آقای کروبی پس از اظهارات من روزهای فراوانی را با من نشست و برخاست و تجربه زندگی در کنار ایشان بود که بعد از مدتی توانستم غرور له شده و شخصیت تکیده خود را بازیابم. ایشان ساعت های مدید با من سخن می گفت ومانند یک روانپزشک زمین و زمان را به هم می دوخت تا قانعم کند که من در این موضوع بی گناهم و داستان های دینی و تجربی فراوانی را برایم بازگوکرده و مثال های مختلفی را در این رابطه زدند و داستان مرا با آنان مقایسه کرد و من متوجه شدم بنا به سخنان ایشان اگر کسی که با دست و پای بسته و بدون اینکه از خود قدرتی داشته باشد مورد تجاوز قرار گیرد نه تنها گناهی نکرده بلکه مظلوم نیز واقع شده است.
روزها طول کشید تا که حالم کمی بهتر شد وتوانستم خودی بازیابم و با این موضوع کنار بیایم و فکر خودکشی را از سر بیرون کنم و خودم را دوباره احیا کنم پس از چندی بالخره روز چهارشنبه 2/5/88 به دستور آقای شاهرودی رئیس قوه قضائیه مرا نزد نماینده آقای دری (دادستان کل کشور )فرستادند به نام آقای محمدی که ایشان انسان بسیار محترمی بود و بعد از صحبت کردن با من و دیدن ,وضعیت تاسف بارم بسیار با ملاطفت با من صحبت کردند و یکسره با شرح های من اظهار تاسف می کردند و می گفتند وای بر ما و تمامی سوالاتشان در جهتی بود که به شناسایی محل زندانی من و اشخاص ضارب من مربوط می شد به جاهایی هم رسیدیم و ایشان چند جا را حدس زدند. در آخرهم برایم دعا کردند ومرا به توکل به خدا تشویق کردند و مرا در آغوش گرفتند و بوسیدند که من باز گریه ام گرفت و گفتند قوی باش مرد و فقط نکته ایی که ایشان را ناراحت کرد باخبر بودن دوتن از دوستان آقای کروبی از داستان من بود.
اما قضیه پنج شنبه 29/5/88 بسیار متفاوت بود ساعت حدود 2 بود که سه نفراز طرف منبع دیگری از قوه قضائیه به دفتر آقای کروبی آمدند و پس از آن برگه بازجویی جلویم گذاشتند- نمی دانم من متهم بودم یا شاکی- قاضی مقدمی و 2 نفر دیگر مشغول بازجویی از من شدند ابتدا از من پرسیدند شما از چه کسی شاکی هستی من گفتم من شاکی نیستم وفقط اتفاقی را که برایم افتاده برای آقای کروبی بازگو کردم اما باز می گفتند که از چه کسی شکایت داری و من ناگزیر گفتم شما به من بگویید از چه کسانی می توانم شکایت کنم تا من انتخاب کنم که دیگر قاضی فهمید منظورم چیست وحرفی نزد. به من گفتند که شرح ما وقع را بنویس من هم نوشتم بعد سوالاتشان شروع شد که اکثر آنها درمورد این بود که من از کجا آقای کروبی را می شناسم؟ از کجا به ایشان اعتماد کردم؟ چگونه ارتباط برقرار کردم؟چرا نفس نفس می زنم؟چه طور اعتماد کردم تا به آقای کروبی بگویم؟چرا حاضرشدم که آقای کروبی ازمن فیلم بگیرد؟چرا اصلا فیلم گرفتیم؟هدف آقای کروبی از آگاه کردن آقای گرامی مقدم و آقای داوری چه بود؟آقای گرامی مقدم و داوری کیستند؟چه ساعتی به حزب زنگ زدم؟با چه شماره ایی زنگ زدم؟به چه بهانه به حزب رفتم؟آنجا چه گفتم؟آنها چه گفتند؟وقتی زنگ زدم چه کسی گوشی را برداشت؟بعد به چه کسی وصل کرد؟به آن شخص چه گفتم؟با چه کسی رفتم؟در کدام تظاهرات ها شرکت کردم؟ و هزار چرای دیگر بی ربط به قضیه ی تجاوز که بعد از حدود 3 ساعت که من به ایشان اعتراض کردم .
ایشان به من گفتند ما نمی دانیم توراست می گویی یا نه تو ادعای سنگینی می کنی . کل نظام مقدس را زیر سوال بردی ما از کجا بدانیم که تورا تطمیع نکرده اند؟و وقتی که من گفتم که شما مثل اینکه یادتان رفته است مسئله چیست به ظاهر خواستند سئوالاتی در این خصوص کنند سئوالاتی از این دست که دخول تا کجا بوده و آیا آن شخص ارضا شده است یا نه؟که این سوالات بیش از پیش باعث تخریب روح وروان من شد.
آن جور که من احساس می کنم دوستان آقای مرتضوی نظرشان این است که با تخریب شخصیت اینجانب موضوع را به سمتی سوق دهند که من از آقای کروبی پول گرفتم یا آقای کروبی تطمیعم کرده تااین ادعا را بکنم.
بعد هم از من خواستند که با ایشان به پزشکی قانونی بروم ومن علی رغم اینکه از ایشان خواستم باتوجه به مناسب نبودن حالم و داشتن سرگیجه بگذارند برای روز دیگر که ایشان مخالفت کردندو باهم راهی پزشکی قانونی شدیم.
بعد هم در راه پزشکی قانونی قاضی به من می گویند حدیث داریم از حضرت امام جعفر صادق که احمق و بدبخت کسی است که آخرتش را به دنیایش بفروشد بدبخت تر و مفلوک تر از او کسی است که آخرتش را به دنیای دیگران بفروشد.خودتان قضاوت کنید که منظور حاج آقای مقدمی از بیان این جمله چیست؟!
و بعد تلویحا به من می گوید که گول بازی های سیاسی را نخورم و بعد هم که گفتم تقلب شده گفت: " وقتی آقای کرباسچی به آقای موسوی رای داده ببین قضیه از چه قرار است من حتی مطمئنم که خود آقای کروبی هم به آقای موسوی رای داده" ودیگر پی این داستان را به توصیه بزرگان با سکوت ادامه دادم و وقتی گفتم چرا با بچه ها اینکار را کردید و چرا اینجور کردید مگرما چه کار کردیم؟ گفت وقتی رهبری فرمودند انتخابات درست بوده یعنی بوده که من گفتم نعوذ بالله که رهبری خدا نیستند و معصوم هم نیستند که بعد دیدم دارد به سفسطه می کشاند که باز سکوت پیشه کردم.
درمیان راه ایستادیم و دونفر دیگر آمدند تا شیفتشان را عوض کنند، من به قاضی مقدمی گفتم که اگر ممکن است دیگر اینها نفهمند و ایشان هم قول داد و گفت که نامه مهر و موم شده به دستم می دهد اما نه تنها نامه را به دست من نداد بلکه با آن مامور پچ پچ کرد و زمانی که من به پزشک قانونی رسیدم .
مامور نامه را باز کرد و به دست مامور پذیرش داد نمی دانم یک نامه معاینه تجاوز به چند کلمه نیاز دارد که قاضی محترم صفحه را ریز ریزپر کرده بود و دکتر قریب 5 دقیقه آن را می خواند بعد هم مامور همراهم ،به نزد دکتری که مرا معاینه کرد رفت و چند بار به قاضی زنگ زد و دایم از من دور می شد مباد که من بشنوم چه می گوید؟در ضمن دکتر پزشکی قانونی به من گفت که من دو نامه می دهم تا شرح درمانت را پزشکانی که رفته ایی برای من بنویسند تا نظر دهم اما آن مامور این نامه ها را به من نداد وهرچه به او گفتم که من خودم دیدم که آن نامه ها را گرفتی هاشا کرد بعد هم زمانی که منتظر جواب بودیم مامور به من می گوید من فکر نمی کنم کسی اینکار را بکند بعد هم به من تهمت دروغگویی می زند و می گوید می دانی اگر نتوانی ثابت کنی چه بلایی سرت می آورند؟ بعد که دید خیلی محکم ایستاده ام و می گویم من فقط از خدا می ترسم و روی حرفم ایستاده ام به من می گوید اگر اتفاقی هم افتاده نباید می گفتی باید به خدا واگذار می کردی الان ببین آبروی خودت و خانواده ات را برده ایی بعد هم که از دکتر نقل قول کردم که می گوید بعد از 1.5 ماه هیچ چیز مشاهده نمی شود مامور به من می گوید اگر چیزی بود حتی سایزش رو هم بهت می دادند وادامه داد که ما کارمان این است که البته معلوم نیست معنای این جمله مجهول کدام کار است.
در راه برگشت وقتی گفتم امسال ماه رمضان بی آبیش سخت است با صدای بلند و چشم غره به من گفت :همینش خوب است که آدم ها بفهمند که جهنم چگونه است. امروز هم به نزد همسایه های ما آمده اند و یکسری سوالات راجع من و خانواده ام کرده اند این کارها چه مفهومی جز ارعاب من از عمومی شدن قضیه را در ذهن تداعی می کند؟ من سوال کوچکی دارم از بزرگوارانی که روز 5 شنبه من را به مانند یک متهم مورد بازجویی قراردادند من را گرفته اند؛ زندان بودم چشمان ودستهایم بسته بود ند؛به حد مرگ مرا زدند و بدتر از همه کاری با من کردند که نزد تمام بی دینان و بت پرستان مذموم است ومن تنها جرات این را داشتم که آقای کروبی را از این موضوع مطلع کنم.من از شخص حقیقی شاکی نیستم چرا که می دانم متاسفانه همیشه در کشورمان گناه به گردن یک شخص رده پایین یا یک گروه پایین رتبه می اندازند وهیچ وقت با مسببین اصلی برخوردی در خور انجام نمی شود



منبع : سایت اعتماد ملی (سحام نیوز)


.

دخترم؟....هرگز !


¦ 0 نکته


بعد از ظهر یکشنبه است. دراز کشیده بودم و چرت می‌زدم. دستگاه هم روشن بود و برنامه فارسی رادیو فرانسه پخش می‌شد (بهترین همدم برای چرت بعد از ظهر! امتحان کنید یک بار).
در همان عالم خواب و بیداری، اون آخرای برنامه، شنیدم که گوینده، خبر ِ مرگ دکتر بزرگ محمودی (شوهر سابق بتی محمودی) را اعلام کرد که ظاهراً دیروز صبح در بیمارستانی در تهران بر اثر بیماری کلیوی در سن هفتاد سالگی در گذشته است. بدون اینکه "هرگز" دخترش را از زمان جدایی از بتی محمودی دیده باشد.
دلم گرفت. چند سال پیش رپرتاژی در تلویزیون آرته از او و سفرها و تلاشهای ناموفقش برای دیدار مجدد دخترک پخش شد. جالب بود و زاویه جدیدی برای نگاه به موضوع باز می‌کرد. صرف‌نظر از آن رمان پرفروش و آن فیلم کذا و داستانهای مطرح شده و شایعه‌ها و حتی حقایق موجود، و گذشته از هر نوع تصوری که از واقعیت زندگی زوج محمودی در ذهن داشته باشیم، فکر می کنم لااقل یک بار دیدار دخترک حقش بود، نبود؟

طرفه آن‌که "بزرگ" و "بتی" هر دو با حرف "ب" شروع می‌شوند. همان‌طور که "بدون" و "با"


هی هی روزگار....امان از این "هرگز"!



منبع عکس

دموکراسی نه یک کلمه کم، نه یک کلمه زیاد (!)


¦ 0 نکته

این مقاله را یکی دو نفر از دوستان در فیس بوک به اشتراک گذاشته بودند. نویسنده "ساقی قهرمان" است که چیزکی مدتها پیش راجع بهش شنیده بودم. خیلی هم نمی‌شناسم که کیست و چه می‌کند. اهمیتی هم ندارد. آنچه مهم است دو سه نکته اساسی‌ست که مطرح می‌کند. به خواندنش می‌ارزد

عنوان مقاله: "درتبعید، تفاوت موسوی و خمینی ست"

بخش‌هایی از مقاله:

"اگر خمینی سی سال پیش می‌توانست درک کند که باید تنها بخشی از یک بدنه‌ی رهبری باشد و نه رهبر انقلاب و یکی یکی همه‌ی آثار زندگی آزادشده‌ی بعد از انقلاب را از بین نمی برد این سی سال به این تلخی نمی‌گذشت اما خمینی نمی‌توانست چون خمینی از ایران تبعید شده بود. تبعید تفاوت ذاتی با مهاجرت دارد. اتفاق تبعید ارتباط تبعیدی را با همه‌ی آن چه پشت سر گذاشته قطع می‌کند، و نه به دلخواه، به طور طبیعی. یعنی در شرایط تبعید، مثل پرت شدن، با این که نمی‌خواهی کیف و کلاهت از دستت بیفتد، اما می‌افتد. زمانی که امکان بازگشت خمینی از تبعید را فراهم کردند، برگشت که جواب قدرت حاکم ایران را بدهد، یعنی با قدرت حاکم دعوا کند. نیامده بود به مردم و زندگی مردم پیوند بخورد و با مردم دردی را دوا کند. پیوند عاطفی با ایران نداشت و اگر داشت در طول سال بیرون بودن از فضای ایران، هیچ ارتباط طبیعی و منطقی با ایران نداشت. حرف‌های خمینی همه جواب بودند، سوال نبودند. در ذهن او همه چیز تعیین شده بود و خط کشی شده. از آن مهمتر، با تن و جان مردم همخونی و همپیوندی نداشت، پاره شده بود و رفته بود و در برگشت آمده بود انتقام بگیرد. کاری به دلخوشی های مردم نداشت.

شاید کروبی و موسوی هم کاری به دلخوشی مردم نداشته باشند، اما چون وسط خیابان هستند دلخوشی های آنها بسیار شباهت به دلخوشی مردم دارد. شاید کمی تلاش کافی باشد که تهران را به کردستان و بلوچستان و آذربایجان و خوزستان گسترش بدهند، و شاید کمی دیگر تلاش کافی باشد که شهروند شیعه و سنی و بهایی و مسیحی و یهود را به یک اندازه شبیه مردم ببینند. من فکر می کنم تجربه های کروبی و موسوی در سی ساله‌ی گذشته احتمال خیلی خیلی زیاد بوجود می‌آورد که این دو بعد از به دست گرفتن قدرت، فضای دموکراتیک را بازتولید کنند و امکان زندگی اقلیت قومی و مذهبی و جنسیتی و اقلیت های جنسی را که تا کنون با بیشرفی مفرط از فضای عمومی حذف شده اند را با حق شهروندی برابر، صد در صد برابر، بوجود بیاورند. جنبش سبز متشکل و متنوع است. همانقدر که شهروندان ممتاز، یعنی مردم مرفه شیک‌پوش و تحصیل‌کرده و معتبر پایتخت را در صف‌های خودش دارد، اقلیت‌های چندگانه را هم در دل خود دارد. اگر کسانی که لشکر و حامی موسوی و کروبی نبوده اند اما شده‌اند، از کار دست بکشند، تفاوت زیادی میان احمدی نژاد منهای مردم کشور، با موسوی منهای مردم کشور، نخواهد بود. اما این اتفاق نخواهد افتاد. تجربه‌ی سی ساله ی جداسازی صف‌ها و کشتن گروه گروه و جداسازی گروه گروه، نیاز همبستگی را برای مردم عزیز کرده است. "


و همچنین:


"شاید اگر الان یقه‌ی موسوی و کروبی و خاتمی گرفته شود و به شکلی به آنها این ندا رسانده شود که “دموکراسی نه یک کلمه کم نه یک کلمه زیاد” تنها چیزی است که می تواند حمایت صددرصد همگانی و نه فقط حمایت صددرصد بخشی از جنبش را به دنبال بیاورد واین شعار برای پیروزی این حمایت بزرگتر صددرصدی، حیاتی است، شاید امکان پاک کردن تمام نشانه‌های دیکتاتوری مریض و کثیف دینی بوجود بیاید، اما آن وقت مشکل دیگری پیدا می‌شود؛ ابزاری به دست دیوانه‌های تندرو داده می‌شود. آن ابزار خامنه‌ای و سپاه را از موضع دفاع بیرون می‌آورد و به موضع حمله می‌کشاند، به بهانه‌ی حفظ اسلام در عبارت جمهوری اسلامی.
بدنه‌ی رهبری جنبش، یعنی موسوی و کروبی و دیگران آمادگی مدیریت در شرایط این حمله‌ی شورشی را ندارند، اما برای مدیریت کشور در شرایط اصلاحات، مشکلی ندارند، یعنی در شرایط موجود که اصلاح طلبان در حال “اصلاح” کجی‌های حکومت و مدیریت اتفاقات به جانب حذف دیکتاتوری اند، مشکلی ندارند. مردم هم آمادگی انقلاب ندارند اما خواهان کوتاه کردن دست کودتاچی‌ها به دست قانون‌اند. این روش می‌تواند با همه‌ی خونریزی‌ها، سالم و صلح آمیز جلوه کند اما انقلاب/شورش حتی با خونریزی کمتر از آنچه تا به حال شده، یک سرنوشت بنیان‌کن است."

متن کامل مقاله



.

کار قابل تقدیر علامه زاده


¦ 0 نکته




.

این اطراف چیز مهم و بزرگی تغییر کرده است


¦ 0 نکته

"آورده اند که عمروعاص در صحنه ای از جنگ صفین درمقابل ذوالفقار علی ابن ابی‌طالب به کشف عورت دست زد تا جان خود را نجات دهد.
گر چه این راهکار جان عمروعاص را نجات داد اما بعد از آن فضاحت، او دیگر آن شخصیت قبلی و آن صحابه سرشناس پیامبر باقی نماند. از آن به بعد به ناچار به همین عمروعاصی بدل شد که اکنون در تاریخ از او سراغ داریم.

این بواقع همان راهکاریست که جمهوری اسلامی اخیراً از آن استفاده کرد. حکومت برای بقای خود در خیابانهای تهران و در مقابل شهروندان عادی خود دست به کشف عورت زد.
شهروندان ناباورانه سبعیت و شقاوت پنهان او را برای نخستین بار در میادین و خیابانهای شهرشان دیدند و دانستند آنجا که پای حفظ و بقا باشد، حکومت مؤدبشان به ناگاه ماده گرگ بیماری خواهد شد که حتی فرزندان خود را به نیش میکشد و می خورد.
تمام آنچه پیش از این فقط عده‌ای خاص از مخالفین و در تاریکی پستوها دیده بودند و سالها تنها رازداران چیزی بودند که باور کردنش همواره برای عموم دشوار می‌آمد، یکباره عریان در میانه شهر و در روز روشن نمایان شد. چهره جدیدی از حکومت دیدند که با تصویر صدا و سیمایی و ساختگی آن هیچ قرابتی نداشت...."

متن کامل را اینجا بخوانید



.

درخواست تلویحی برای برکناری رهبر ایران


¦ 0 نکته


مجمع نمایندگان ادوار مجلس شورای اسلامی در ایران در نامه به رئیس مجلس خبرگان این کشور خواستار "بررسی های قانونی وفق اصل ۱۱۱ قانون اساسی" شده است که به موضوع عزل رهبری اختصاص دارد.

این مجمع در نامه سرگشاده به اکبر هاشمی رفسنجانی که روز پنجشنبه ۲۲ مرداد (۱۳ اوت) منتشر شد، نوشته است که رهبر جمهوری اسلامی مطابق قانون اساسی با سایر افراد کشور در مقابل قانون برابر است و "همه مسئولیت های ناشی از ولایت امر را بر عهده دارد".

در این نامه به "یورش" ماموران حکومت به مردم و "به خاک و خون کشیدن" آنها و همچنین "داستان شکنجه های بازداشت شدگان کهریزک" اشاره شده و آمده است: "نمایشگاه دادگاه صد نفری که یادآور محاکمات استالین است، دل هر انسان آزاده ای را به درد می آورد".

مجمع نمایندگان ادوار همچنین با حمایت از درخواست مهدی کروبی برای بررسی موضوع تجاوز جنسی به دختران و پسران جوان در بازداشتگاه ها نوشته است: "نمی توان در برابر این وقایع شوم سکوت پیشه کرد".

این مجمع در نامه خود رهبر جمهوری اسلامی را مسئول اوضاع کشور معرفی می کند و از اعضای مجلس خبرگان می خواهد که به عملکرد نهادهای انتظامی، نظامی و امنیتی زیر نظر آیت الله علی خامنه ای رسیدگی کنند.

در این نامه خطاب به رئیس مجلس خبرگان آمده است: "مجمع نمایندگان ادوار مجلس شورای اسلامی لزوم بررسی های قانونی وفق اصل ۱۱۱ قانون اساسی را که از وظایف خبرگان رهبری است مورد درخواست قرار داده و از حضرتعالی انتظار دارد که بنا به وظیفه و رسالت قانونی، اقدامات لازم را به عمل آورید".

اصل ۱۱۱ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران می گوید: "هر گاه‏ رهبر از انجام‏ وظایف‏ قانونی‏ خود ناتوان‏ شود، یا فاقد یکی‏ از شرایط مذکور در اصول‏ پنجم‏ و یکصد و نهم‏ گردد، یا معلوم‏ شود از آغاز فاقد بعضی‏ از شرایط بوده‏ است‏، از مقام‏ خود بر کنار خواهد شد. تشخیص‏ این‏ امر به‏ عهده‏ خبرگان‏ مذکور در اصل‏ یکصد و هشتم‏ می‏ باشد...".

یک روز پیش از انتشار نامه سرگشاده مجمع نمایندگان ادوار مجلس شورای اسلامی، علی محمد دستغیب، عضو مجلس خبرگان رهبری نیز خواستار تشکیل جلسه فوری مجلس خبرگان شده بود.

آقای دستغیب نوشته بود: "اینجانب صادقانه و خیرخواهانه عرض می کنم تا دیر نشده خبرگان برای اعاده حیثیت از مرجعیت، تشکیل جلسه دهد آن هم علنی و مطالب بررسی گردد و به خواست مردم که همان قانون اساسی است جواب داده شود و به شکایات آنها به وسیله نمایندگان آنها یعنی آقای موسوی و آقای کروبی رسیدگی شود".

منبع

در فضایی که اینک شکل گرفته مردم حتی جرات نفس کشیدن هم ندارند


¦ 0 نکته


مهدی کروبی از دستور هاشمی شاهرودی برای رسیدگی به نامه وی به هاشمی رفسنجانی درباره آزار جنسی بازداشت شدگان کهریزک خبر داد وگفت : " آقای هاشمی رفسنجانی نامه را به آقای هاشمی شاهرودی ارجاع داده است و ایشان نیز دستور رسیدگی به این نامه را صادر کرده و از آقای دری نجف آبادی دادستان کل کشور خواسته که با من تماس بگیرد و اعلام کند که نفراتی را به نزد من خواهند فرستاد و نقطه نظرات مرا دریافت کنند تا به مسئولان منعکس شود ."
دبیرکل حزب اعتمادملی در گفت و گویی با سایت سحام نیوز در پاسخ به سوالاتی که در واکنش به انتشار نامه وی به هاشمی رفسنجانی درباره آزار جنسی در کهریزیک بود دلایل نگارش چنین نامه ای را تشریح کرد . کروبی قبل از هر سخنی در پاسخ به کسانی که وی را به خاطر نگارش نامه ای مورد انتقاد واعتراض شدید خود قرار دادند گفت : " کسانی که این روزها به دنبال جوسازی ها هستند فضایی امن و آرام را ایجاد کنند و هیاتی مستقل و بی سرف را هم مسئول رسیدگی به این ماجرا کنند و آنگاه شاهد ان باشند که افرادی که این مسائل را به بنده منتقل کرده اند می آیند و شکایت خود را مطرح می کنند . البته افرادی در این هیات قرار گیرند که کسانی که مورد آزاد قرار گرفته اند و شکایتی دارند نسبت به انها اعتماد داشته باشند و مسایلی که برایشان روی داده را با انها در میان بگذارند و البته اطمینان داشته باشند که این هیات نیز تا آخر از حقوق آنها دفاع می کند."
وی همچنین به پرسش های کسانی جواب داد که از علت نگارش این نامه به هاشمی رفسنجانی به عنوان رییس مجلس خبرگان می پرسند . وی گفت : " من برای نگارش این نامه به آقای هاشمی دلایل بسیاری داشتم. نخست اینکه ایشان از ارتباط نزدیکی با رهبری برخوردار هستند و بنابراین مطمئن هستم که این مسائل را به ایشان منتقل می کنند . از طرف دیگر خود آقای هاشمی رفسنجانی نیز انتقاداتی را به حوادث اخیر داشت و در نماز جمعه نیز تا حدودی گلایه های خود را مطرح کرد و حتی درخواست کرد تا زندانیان را آزاد کنند . همچنین من طی هفته های گذشته نامه ای را به وزیر اطلاعات و رییس قوه قضائیه نوشته بودم و بنابراین تصمیم گرفتم که این نامه را به ریاست مجلس خبرگان و رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام بنویسم . در عین حال بنده از قبل از آغاز حرکت نهضت انقلاب با آقای هاشمی آشنا بودم و همواره از قبل و پس از انقلاب با ایشان همکاری و رفاقت داشته ام و من از این حق برخودارم که به ایشان نامه ای را بنویسم البته این ارتباطی به اختلاف سلیقه من با آقای هاشمی ندارد چرا که هرچند ما با هم اختلاف دیدگاه داریم ولی من معتقدم که ایشان از جایگاه خاصی برخوردار است که شاید بتواند کاری کند . همین آقایانی که امروز به آقای هاشمی رفسنجانی هتاکی و انتقاد می کنند شاید از یاد برده اند که ایشان از نزدیک ترین یاران امام بوده اند و حتی زمانی که قرار بود حکم مهندس بازرگان خوانده شود در مراسمی که همه ما حضور داشتیم ایشان کنارامام نشستند و متن حکم را قرائت کردند . "
وی با اشاره به انتشار برخی مطالبی که در ان مدعی شده اند کروبی نامه را زودتر از موعدی که قرار بوده منتشر کرده است، گفت : " من هنگامی که به ایشان نامه نوشتم انتظارم این بود که با توجه به ابعاد فاجعه امیز این مسائل در مدت زمان کوتاهی ایشان پاسخ این نامه را بدهند زیرا و البته از نامه هم دو نسخه تهیه شد که یکی نزد ایشان و دیگر نزد بنده بود . ولیکن بیش از ده روز طول کشید که اقای هاشمی به این نامه پاسخی ندادند . البته این به معنای گلایه از آقای هاشمی رفسنجانی نیست بلکه من احساس کردم که ایشان نخواسته به این نامه پاسخ دهد و یا اینکه بنابر شرایط فعلی و وضعیتی که خود ایشان در ان قرار دارد نمی خواسته که وارد این معرکه شود و من هم بنابر نگرانی نسبت به اخباری که مدام به من می رسید این نامه را منتشر کردم . البته بعدها متوجه شدم که ایشان نامه را به آقای هاشمی شاهرودی ارجاع داده است و ایشان نیز دستور رسیدگی به این نامه را صادر کرده و از آقای دری نجف آبادی دادستان کل کشور خواسته که با من تماس بگیرد و اعلام کند که نفراتی را به نزد من خواهند فرستاد تا نقطه نظرات مرا دریافت کنند و به انها منعکس شود . "
کروبی همچنین افزود : " هنگامی که این نامه منتشر شد برخوردهای متفاوتی صورت گرفت برخی از استقبال کردند ، چرا که می گفتند این باعث شد تا فضا به گونه ای شود که کسانی که در این باره مطالبی داشتند آن را مطرح کنند مانند خبری که یک خانم سنندجی ان را مطرح کرد که من از ذکر نام ایشان خوداری می کنم و آقایان می توانند به سایت ها مراجعه و در این باره آگاهی بیشتری کسب کسب کنند . "
وی افزود :" البته در همین میان کسانی هم بودند که از انتشار ان برآشقتند و قصد ان دارند تا فضایی را ایجاد کنند که کسی جرات بیان مطالبی در این باره را نداشته باشد . یعنی فضایی ایجاد شود که اگر بچه های مردم را می کشند و یا کسی را در زندان مورد اهانت قرار می دهند ، خانواده هایشان را در مقابل در زندان تهدید کرده و کتک می زنند ، به خانه های مردم می ریزند و به اموال آنها خساراتی وارد می کنند کسی جرات طرح این مطالب را نداشته باشد . "
وی گفت : " چرا به جای اینکه چنین فضای رعب و وحشت را ایجاد کنند تا مردم را به سکوت بکشانند فضایی را ایجاد نمی کنند تا اگر مسائلی در این باره وجود دارد و کسانی هستند که شکایاتی دارند ان را در فضای آزاد و امن مطرح کنند . " وی خطاب به مسئولان گفت : " بهتر نیست به جای آنکه برخی در برابر انتشار این نامه چنین موضعگیری و فحاشی کنند به بررسی اصل ماجرا بپردازنند نه اینکه هنوز کمیته پیگری مجلس تشکل نشده است بگویند که محتوی این نامه بررسی و کذب محض است . به نظر من باید مسئولان با شنیدن چنین مسائلی ناراحت باشند ." وی افزود : " اخر شما فضایی ایجاد کرده اید که کسانی که مورد آزار قرار گرفته اند جرات طرح این مباحث را ندارند و حتی شاید در شرایطی قرار گیرند که بیایند و بگویند که در زندان به ما نماز شب یاد می دادند و هیچ شکنجه ای هم روی نداده است ."
کروبی سپس تاکید کرد که باید فضای امنی در جامعه ایجاد شود تا همه آزادانه حرف بزنند ولیکن ابراز تاسف کرد از اینکه در فضایی که اینک شکل گرفته مردم حتی جرات نفس کشیدن هم ندارند . وی به فضایی که در این چند سال اخیر شکل گرفته است اشاره کرد و گفت : " در جامعه ای که قتل های زنجیره ای روی می دهد و مردم را می کشند و جنازه هایشان را در کنار خیابان رها می کنند ! و یا در جامعه ای که مصطفی مولایی مسئول دفتر بنده را ربوده و ان را در کیسه می اندازنند و کتک می زنند دیگر چطور افراد جرات ان دارند که بیایند و این مسائل را مطرح کنند . در جامعه ای که زنی را در پاسداران با ان وضعیت به قتل می رسانند دیگر چگونه مردم احساس امنیت می کنند . " وی افزود : " متاسفم از اینکه مردمی را که به بهانه اعتراض به یک انتخابات بازداشت کرده اند چنین مورد شکنجه قرار داده اند به طوری که من شنیده ام که افراد را در کهریزیک لخت می کردند و چهار دست و پا می نشاندند و سوار بر انها می شدند و به انها می گفتند که صدای حیوانات را در بیاورید اخر این مایه تاسف جمهوری اسلامی است و یا اینکه برخی را دستگر کرده و انها را لخت کرده اند و روی هم خوابانده اند و آب بر روی انها ریخته اند . حتی شنیده ام که هنگامی که افراد را شکنجه می کردند به انها می گفتند با صدای بلند بگویید که مادرتان .... است ، مانند زمان قتل های زنجیره ای که به ان افراد می گفتند بگویید که من بچه مادرم نیستم ! و سپس انها را در بیان ها کتک زده و رها می کنند. واقعا من از طرح چنین مباحثی احساس شرم می کنم . " وی تاکید کرد : " هرگز فراموش نکنیم که مردم ما در جامعه ای زندگی می کنند که خانم دکتر بنی یعقوب را به اتهام ارتباط با مردمی می گیرند و سپس جنازه اش را تحویل می دهند. آیا شما وجود اینها را کتمان می کنید ؟ امروز به جای اینکه این مسائل را پیگیری کنید بدون آنکه تحقیقاتی در صحت و یا سقم مطلبی انجام شود به دفاع از عملکردتان می پردازید ؟ "
وی تاکید کرد : " هنگامی که حضرت علی (ع) توسط ابن ملجم مورد ضربت قرار گرفت حضرت تاکید کردند که مراقب فردی که او را مورد حمله قرار داده باشند و گفتند که چنانچه من زنده نماندم برای قصاص به او یک ضربه بزنید . ولی اینک شاهد ان هستیم در حکومتی که حکومت عدل علی (ع) الگوی ان قرار دارد جوانی را به خاطر انکه شعاری سر داده است با باتوم به شدت مورد ضرب و شتم قرار می دهند و طوری برخورد می کنند که حتی برخی از انها جان می بازند . آیا این رفتارها با حکومت عدل علی (ع)‌ و دین اسلام که دین رافت است سنخیت دارد ؟ "
کروبی با اشاره به توجه امام به چنین مسائلی گفت : " هیچ گاه یادم نمی رود هنگامی که لطف الله میثمی به دستور مرحوم لاجورد ی بازداشت شده بود همسرش نزد من آمد و گفت که به خاطر شرایط فیزیکی اش نمی تواند حتی آشغال گوشه چشم خود را پاک کند . من پس از دیدار با همسر او به همراه احمد آقا به نزد امام رفتم و عین کلام همسر میثمی را مطرح کردم که امام فورا دستور آزادی او را صادر کردند . این درحالی است که اکنون شنیده می شود که در برخی از زندان های ما رفتارهای بدی با زندانیان صورت می گیرد به طوری که زنی که شنیده شده باردار است اینک دچار ناراحتی کلیه شده و یا زندانیان سیاسی را به بند معتادین منتقل می کنند . می گفتند که زندان ها کانون ادم سازی هستند ولی این طوری ادم سازی می شود که هنگامی که فردی را بازداشت می کنند به او می گویند تو را به کهریزیک می فرستیم که در آنجا ادم شوی و زندانیان سیاسی را ارازل و اوباش محسوب می کنند آخر این طوری می توان آدم سازی کرد؟"
وی با انتقاد از اینکه رییس مجلس و رییس کمیسیون امنیت ملی که رییس کمیته پیگیری وضعیت آسیب دیدگان حوادث اخیر است بدون هیچ پشتوانه تحقیقاتی به تکذیب اصل ماجرا پرداختند گفت : " من پیشنهاد کردم که مسولیت پیگیری این حوادث را می پذیرم هرچند که این مسولیت برایم افتخار آور نیست بلکه برایم زجر آور است ولی قصد دارم تا حقایق کشف شود و هیاتی مستقل و بی طرف تشکیل شود تا فضایی ایجاد شود که اگر کسانی هستند که مورد آزاد قرار گرفته اند خودشان بیایند و این مسائل را بازگو کنند تا ریشه این فسادهای اخلاقی و شکنجه های قرون وسطی خشکانده شود . نه انکه مسئولان پیگیری این حوادث در مجلس شورای اسلامی در مدت 24 ساعت و قبل از آنکه کمیته پیگیری جلسه ای را تشکیل دهد به تکذیب محتوای این نامه می پردازنند . من ضمن احترام به ریاست مجلس هشتم جناب آقای دکتر لاریجانی که نسبت به ایشان و پدرشان و پدر خانم ایشان ارادت ویژه ای دارم و آقای علاءالدین بروجردی رییس کمیسیون امنیت ملی مجلس هشتم می گویم که قبل از آنکه در اظهار نظری شتاب زده اصل ماجرا را تکذیب کنید حداقل با بنده تماسی می گرفتید یا از من می خواستید که نفراتی را نزد شما بفرستم شاید من اطلاعاتی در این رابطه داشتم . آخر چطور می شود که بدون آنکه تحقیقی صورت گیرد و جلسه ای تشکیل شود می گویید این ماجرا کذب محض بوده است . شما حداقل تحقیق می کردید تا ببینید این کسی که این حرف ها را زده از روی هوی و هوس چنین گفته و یا چون اینکه رای او را در انتخابات نادیده گرفته و تقلب کرده اند می خواهد برای عقده گشایی چنین حرف هایی را بزند و یا اینکه مطلبی دارد و بر اساس مستنداتی این حرف ها را زده و بعدا موضعگیری می کردید . " وی افزود : " در شرایطی که رییس مجلس که سالها من در جایگاه ایشان و دیگر جایگاهها بودم بدون تحقیقی اصل ماجرایی را تکذیب می کند دیگران افراد چطور می توانند بیایند و این مسائل را مطرح کنند و حتی در قبال انچه که گفته اند مورد اهانت قرار گیرند و ابرویشان نیز برود . " وی تاکید کرد : " من احساس می کنم که این موضعگیری های شتاب زده تحت فشار صورت گرفته است زیرا این بزگواران نگران ان هستند که به سرنوشت دیگر دوستان خود در گذشته دچار شوند . چرا که آقای لاریجانی نگران ان است که به سرنوشت دکتر حداد عادل گرفتار شود و او را از ریاست مجلس حذف کنند و یا اینکه آقای بروجردی نگران تکرار سرنوشت دیگر دوستانش چون آقای افروغ در مجلس هفتم که او را از ریاست کمیسیون حذف کردند و یا سرنوشت مجید انصاری و محتشمی پور در مجلس ششم هستند . "
وی گفت : " اخر چرا فضایی ایجاد می شود که حتی وقتی علی مطهری حرفی می زند به او حمله می شود و می گویند که به خون پدرش خیانت کرده است به طوری که حتی کسی دیگر جرات آن را نداشته باشد تا این ماجرا را پیگیری کند."
کروبی با گلایه از قضاوت های عجولانه درباره این نامه گفت : " آخر نباید آقای لاریجانی و بروجردی این قدر شتاب زده درباره محتوی این نامه موضعگیری می کردند و شاید بهتر بود که این دوستان نیز به مانند آقای شاهرودی حداقل هیاتی را می فرستادند تا اصل ماجرا را از من جویا شود ، نه انکه حرف های آقای بروجردی را چهل بار از تلویزیون پخش کنند ولی حتی یک کلمه از حرف های مرا پخش نکنند . بهتر بود که آقای لاریجانی همان کمیته تحقیق و پیگیری را نزد من می فرستادم تا من مستندات و مطالبی که دارم به این کمیته منتقل کنم ."
کروبی با قاطعیت گفت : " من به مسئولان می گویم که هیچ گاه این فحاشی ها و انتقادات من را وادار به سکوت نخواهد کرد من در این 20 سال گذشته از این حرف های درشت بسیار شنیده ام و تا زمانی که زنده هستم از حقوق مردم دفاع خواهم کرد و شما نمی توانید زبان ، دست و قلم بنده را بندید . "
وی گفت : " برخی از اربابان مطبوعات به گونه ای حرف می زنند که گویی با جبرئیل امین حشر و نشر دارند و او برایشان گزارش هایی می آرود و قصد دارند تا فضا به اندازه ای سنگین کنند که دیگر کسی جرات حرف زدن نداشته باشد . " وی افزود : " اینها همان کسانی هستند که نمی گذاشتند تا اصل ماجرای قتل های زنجیره ای برملا شود و افراد می کشتند و سپس پرونده هایی مبنی بر فساد اخلاقی برای آنان درست می کردند و حتی به انها تهمت می زدند ."
کروبی همچنین با اشاره به محتوای این نامه ای که مورد انتقاد بسیاری قرار گرفته است گفت: " مسائل مختلفی را در این نامه بر اساس مستنداتی که موجود بود منتشر کردم ولیکن در همین باره باید دو نکته را خطاب به مسئولان بگویم . " وی تاکید کرد : " در این مدت اخبار بسیاری دراین رابطه به من رسیده است و در سایت های خبری منتشر شده است که موجب تاسف برای نظام جمهوری اسلامی است و من هم در این نامه پیشنهاد کردم که هرچند پذیرش مسئولیت پیگری این موضوع برای بنده کاری سخت است ولی من حاضرم که این مسئولیت را قبول کنم تا به این موضوعات رسیدگی شود و حتی من در این نامه تاکید کرده ام که انشاءالله چنین اخباری صحت نداشته باشد ولی اگر درست باشد باید هرچه سریعتر رسیدگی شود و من نیز تنها قصد داشتم که در این باره به مسئولان تذکراتی را بدهم ولی نمی دونم که این تذکر بنده چرا تا این حد این آقایان را برآشفت و فحاشی کردند . "
کروبی در تکذیب سخنانی که گفته شده استنادات این نامه تلفن های خوانندگان روزنامه اعتمادملی بوده است گفت : " من از این سخنان تعجب می کنم چرا که یک بار از طرف روزنامه تلفن خوانندگان را به من منتقل نکرده اند و البته تلفن هایی که در این باره به روزنامه شده است پس از انتشار این نامه بوده است وقبل از ان تماسی در این باره نشده بود . بنابراین به این آقایان می گویم که مستندات من کسانی بوده اند که نزد من آمده اند که یا خود مورد آزار قرار گرفته بودند و یا اینکه شاهد بوده و یا کسانی نزد آنها اقرار کرده بودند پس من آدمی نیستم که بدون آنکه مستنداتی داشته باشم و بنابر یک تلفن و یا اینکه کسی حرفی را بدون پشتوانه به من زده باشد چنین نامه ای را بنویسم . "
کروبی همچنین در پاسخ به سوالی در واکنش به مسائلی که درباره نحوه عملکرد وی در بنیاد شهید از سوی رسانه های اصولگرای تندرو مطرح می شود گفت : " طرح این مسائل اهمیتی ندارد و طرح این موضوعات نشان دهنده این است که من پرونده ای ندارم که بخواهند آن را مایه تخریب من قرار دهند و بنابراین به داستان سرایی درباره عملکردهای مدیریتی من می پردازنند در حالیکه کسانی که بنده را می شناسند و با من همراه بوده اند همیشه از من حمایت کرده اند . " وی با اشاره به ماجرای استعفایش از بنیاد شهید گفت : " بنده در دو مرحله از ریاست بنیاد شهید استعفا دادم نخست بعد از فوت امام که حج و بنیاد شهید استعفا دادم ولی رهبری نبپذیرفت و سپس در سال 71 استعفا دادم و با اصرار من رهبری ان را قبول کردند که البته بیت امام و رهبری از جمله آیت الله محمدی گلپایگانی به خوبی در جریان این ماجرا قرار دارند . " وی در ادامه با اشاره به حمایت های خانواده شهدا از وی گفت : " خدا رو شکر که پس از گذشت 18 سال هنوز اکثریت خانواده شهدا هنوز ارتباط خودشان را با من حفظ کرده اند و من به این آقایان پیشنهاد می کنم به جای اینکه خانواده های شهدا را وارد این دعواهای سیاسی کنند بهتر است که دو ماه دیگر از همین مسئول جدید بنیاد شهید بپرسند که کارمندان و خانواده های شهدا از مدیران این بنیاد هنوز نام چه کسی را بیشتر از دیگران به خوبی یاد می کنند . "
وی گفت : " من ازآقایان خواهش می کنم که دیگر این خانواده های معزز شهدا را که با فداکاری های آنها این نظام به پیروزی رسید و تثبیت شد را وارد این دعواهای سیاسی نکنند زیرا آنها به اندازه کافی خودشان مشکلاتی دارند و دیگر نباید انها را وارد این قضایا کرد و من مطمئن هستم که اکثر این خانواده از وضعیتی که در جامعه حاکم شده است رنج می برند . "
کروبی با اشاره به نیت کسانی که این روزها علاقه خاصی به راه اندازی دعواهای سیاسی دارند و آنگاه اصلاح طلبان را به تنش زایی در کشور متهم می کنند گفت : " نزاع بر سر این است که ا اپوزیسیون نظام هستیم ولی من این را می گویم که ما مدافع نظام جمهوری اسلامی با قرائت امام هستیم . ما می گوییم که جمهوریت و اسلامیت باید در کنار هم باشد ولی آنها می گویند که رای مردم زینتی است و حتی این روزها یکی از شخصیت ها گفته که اطاعت از احمدی نژاد اطاعت از خداست که البته من می گویم این حرف ها دربرابر همان پول هایی است که به موسسه این بزگوار سرازیر می شود . از سوی دیگر یکی از نزدیکان همین آقای احمدی نژاد می گوید که او تنها چهار میلیون رای دارد و 20 میلیون باقی مانده منتقد به اصل نظام هستند . " وی تاکید کرد : " من همین جا می گویم که هیچ رییس جمهوری نه آقای احمدی نژاد و نه روسای جمهوری قبلی و یا حتی بعدی نماینده خدا بر روی زمین نیستند و نمی دانم این چه حرف هایی است که زده می شود . " وی با ذکر داستانی گفت : " زمانی برای ناصرالدین شاه بادمجان می آورند فردی که از نزدیکان وی بوده به تعریف از بادمجان می پردازد و ناصر الدین شاه نیز می خورد ولی هنگامی که قصد خروج از اتاق را داشته است از زیاد خوردن بادمجان دل درد میگیرد و آروغ می زند در همین زمان همان فرد شروع می کند در مزمت بادمجان سخن گفتن ، که ناصرالدین شاه به وی می گوید تا حالا که تو از فواید ان سخن می گفتی حالا چه شده است که در مزمت ان حرف می زنی . ان فرد می گوید ان موقع شما از ان خوششتان می آمد و بنابراین من خوب می گفتم ولی حالا شما بدتان آمده ومن باید در مزمت بادمجان سخن گویم که شاید به نوعی شاهد تکرار چنین وقایعی هستیم ."
وی در ادامه به خانواده های شهدا توصیه ای داشت و گفت : " من خودم به این خانواده ها می گویم که وارد این نزاع های سیاسی نشوند . البته در این جا از آقای ضرغامی قدردانی می کنم که در برابر هتاکی به همسر شهید باکری از او دفاع کرد ولی همه خانواده شهدا مانند همسر شهید باکری شناخته شده نیستند که از انها دفاع شود ."
وی تاکید کرد : " من به نسل های جوان تر می گویم که این شرایطی که اکنون در کشور وجود دارد همان اهداف و آرمان های نظام جمهوری اسلامی با قرائت امام نیست و این رفتارها را به نام اسلام و نظامی که بنیان گذار ان امام بوده است ننویسند . چرا که این نظام جمهوری اسلامی همان نظامی است که با وفادا کاری و ایثارگری های بسیاری شکل گرفت . کسانی چون سردار لشکری که 18 سال در زندان های بعثی اسیر بودند و یا اینکه در جبهه ها شهید شدند . کسانی که در تظاهرات های قبل از انقلاب به شهادت رسیدند و اکنون نیز خانواده هایشان از فضایی که در کشور حاکم شده است رنجیده خاطر هستند . "
وی در نهایت تاکید کرد : " من 20 سال است که برای دفاع از حقوق شهروندی و حقوق مردم به عنوان عضو کوچک این نظام تلاش کرده ام و اکنون هم بار دیگر تاکید می کنم که این تهت و افتراها مرا از راهی که بدان اعتقاد دارم جدا نخواهد کرد . "

تا دیر نشده، خبرگان تشکیل جلسه دهد


¦ 0 نکته


درخواست آیت‌الله سید علی‌محمد دستغیب برای رسیدگی علنی به شکایات مردم و بازگشت به قانون اساسی

آیت‌الله سید علی‌محمد دستغیب، مرجع تقلید ساکن شیراز و عضو مجلس خبرگان رهبری، در متنی که با عنوان «مشروعیت و مقبولیت در اسلام» منتشر شد، از رفتار دوگانه مجلس خبرگان با خاتمی و احمدی‌نژاد در دوره‌های قبلی ریاست‌جمهوری انتقاد کرد و خواستار آن شد که «تا دیر نشده»، جلسه «علنی» خبرگان برای «اعاده حیثیت از مرجعیت» و پاسخ به خواسته‌های مردم تشکیل و به شکایاتشان به وسیله نمایندگان آنها یعنی آقایان موسوی و کروبی رسیدگی شود.



به گزارش موج سبز آزادی، متن منتشر شده در سایت این عضو برجسته مجلس خبرگان رهبری را بی‌هیچ ویرایشی در ادامه می‌خوانید:


بنابر آنچه از کتاب و سنت و عقل و اجماع فهمیده می شود لازم است که در احکام شرع جاهل به عالم رجوع کند. در این میان وظیفه فقیه عادل است که مردم را از پلیدی (رجس) دور کند که مهمترین مصداق آن جهل است و این خود جهادی است بزرگ؛ لذا معصوم می فرماید: «مداد العلماء أفضل من دماء الشهداء» فقیه عادل یعنی با فهم و ادراک نسبت به قرآن و سنت و عامل به آن و آزاد از زنجیرهای حبّ دنیا و ریاست و غالب بر هوای نفس، چنین شخص فقیه و مجتهد در هر زمان و مکانی باشد بر آن عدّه که از او استقبال می کنند ولایت دارد؛ یعنی از امتحان الهی خوب در آمده و نیز مورد استقبال مردم واقع شده. امّا اینکه گفته شود این شخص بر همه نقاط کره زمین ولایت دارد بی مدرک است.

در زمان امام خمینی (ره) تمام فقهاء و مراجع خودجوش مرجعیّت و فقاهت ایشان را امضاء کردند و اکثریّت قریب به اتفاق مردم با میل و رغبت استقبال نمودند؛ در آن موقع علماء و مردم هر دو متّفقاً دست به دست هم دادند و ایشان را مرجع و ملجأ و رهبر خویش قرار دادند، لذا پیروزی به این صورت و در مدّت کوتاهی به دست آمد. چنان چه این معنی از زمان غیبت صغری تا به حال برقرار بوده و از مرجعیت و زعامت میرزای شیرازی (سیّد محمّد حسن(ره)) که با امضای چهارصد نفر مجتهد و استقبال عظیم مردم تحقّق یافت، چندان مدّتی نگذشته و ایشان با گریه این سمت را پذیرفتند.

بنابر روایات، هر فقیهی فی الجمله ولایت دارد چنان چه امام خمینی(ره) نیز فرمودند؛ امّا ولایت مطلقه، اعلمیت و اعدلیت و پشتیبانی قاطع علما و مردم را می طلبد.

این که امام خمینی(ره) فرمودند: پشتیبان ولایت فقیه باشید تا به این انقلاب ضربه نخورد یعنی همین که اگر مردم حمایتشان را از این ولایت فقیه برداشتند، دیگر از این ولایت کاری ساخته نیست و در واقع ارزشی ندارد.
وظیفه خبرگان است که از بند بند قانون اساسی دفاع کند و مردم را همراه داشته باشد. فلسفه وجودی خبرگان حفظ قانون اساسی است. مردم به خبرگان به عنوان وکلای خود رأی دادند که نگهبان قانون اساسی باشند. این قانون حاصل خون هزاران شهید و جانباز و نتیجه تحمّل زندان ها و شکنجه های استبداد شاهنشاهی و تبعید شدن علما و روحانیون و نخبگان است، که در اوّلین فرصت بعد از انقلاب به دستور امام امّت و نجات دهنده مردم ایران از استبداد و استعمار و استثمار، به وسیله خبرگان ملّت، از فقها و روشنفکران تدوین شد، و برای تأمین نظرات حضرت امام خمینی(ره) اصل ولایت فقیه در آن گنجانده شد و مردم، قانون اساسی را تأیید کرده و رأی دادند و به دنبال آن هستند. در وقایع اخیر (انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری) اعتراض مردم در راهپیمایی ها که هنوز هم معترضند، به نتیجه انتخابات و روند آن، به خاطر عمل نشدن به قانون بوده و هست. اگر قانون به خوبی اجرا می گردید مردم اعتراضی نداشتند، چون خودشان به آن رأی داده اند.

چه کسانی جز خبرگان، حافظ و نگهبان قانون اساسی هستند. مجلس خبرگان قانون اساسی مجلسی بود نظیر همین خبرگان فعلی و بعضی از اعضای این مجلس از اعضای آن بودند و در تدوین قانون اساسی شرکت داشتند. مردم از ایشان می خواهند که به خواسته های آنها بر طبق قانون اساسی رسیدگی شود.

معلوم اینجانب است که اگر مردم متوجّه شوند که خبرگان در جهت احقاق حق مردم سعی دارند و برای حفظ قانون اساسی و رأی آنها احترام قائلند، ساکت می شوند و راضی به تحقّق قانون اساسی هستند، چون خودشان شعار دادند و نسل امروز هم شعارش این است که: ـ استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی ـ امّا باید خود خبرگان متوجّه کیفیّت و نظر جامعه باشند.

در انتخابات چند دوره قبل بیش از بیست میلیون از مردم به سیّد بزرگوار حجّت الاسلام و المسلمین سیّد محمّد خاتمی رأی دادند و در دو دوره رئیس جمهورشان بود. ما با آن بزرگوار چه کردیم، روحانی که از صنف خودمان بود، پدرشان از فقها و خودشان مورد تأیید امام امّت(ره) و مقبول جامعه، آیا یک بار از ایشان دعوت شد که در جلسه ای از شانزده اجلاسیه خبرگان بیایند و به سؤالات پاسخ دهند یا او را از خود دور کردیم و حتّی گفته شد او اجنبی است و اتّهامات دیگر.
امّا رئیس دولت نهم که در کسوت روحانیت نبود چند بار از او دعوت شد و به سؤالات هم پاسخ نداد و دیگری را برای این جهت معیّن کرد و بعضی از اعضای خبرگان اعتراض به نامربوط بودن مطالب نمودند. آیا این محلّ سؤال برای مردم نیست که چرا خبرگان این همه تبعض قائل می شوند؟
اینجانب صادقانه و خیرخواهانه عرض می کنم تا دیر نشده خبرگان برای اعادۀ حیثیت از مرجعیت، تشکیل جلسه دهد آن هم علنی و مطالب بررسی گردد و به خواست مردم که همان قانون اساسی است جواب داده شود و به شکایات آنها به وسیلۀ نمایندگان آنها یعنی آقای موسوی و آقای کروبی رسیدگی شود، ببینید چه قدر محبوب خواهید شد و حفظ نظام این است، که باید بماند، و اشخاص می روند امّا اعمال و رفتار آنها باقی است. مخفی نباشد که خبرگان مجتهد هستند و تقلید بر مجتهد حرام است. یعنی تشخیص صدق و کذب هر موضوعی باید با تحقیق و تفحّص بر طبق شرع و قانون صورت گیرد.

و السلام

سیّد علی محمّد دستغیب

21 / 5 / 88



منبع

میرحسین موسوی در دیداری با اعضای شورای هماهنگی جبهه اصلاحات


¦ 0 نکته


مهندس میرحسین موسوی در دیداری با اعضای شورای هماهنگی جبهه اصلاحات ضمن انتقاد از موج تبلیغات اقتدارگرایان برعلیه خواسته های به حق مردم و ربط دادن آن به بیگانگان بار دیگر بر مواضع پیشین خود تاکید کرد و گفت « آن کسانی که با برهم زدن تجمعات آرام مردم آن را خونین کردند به منافع بیگانگان خدمت می‌کنند
میرحسین موسوی با اشاره به موج سنگین تبلیغاتی علیه خواسته به حق مردم گفت: یک اراده سیاسی می‌خواهد خواست طبیعی مردم را به بیگانگان پیوند دهد و با به راه انداختن جنگ روانی – تبلیغاتی حرکت خودجوش و اعتراض مردم را در جهت منافع بیگانه و یا دخالت آنان معرفی کند، حال آن که وقتی دقت می‌کنیم می‌بینیم طی دو ماه اخیر هیچ کس به اندازه خود آنان به منافع بیگانگان خدمت نکرده است.
به گزارش قلم نیوز ، صبح روز چهارشنبه اعضای شورای هنماهنگی جبهه اصلاحات با دکتر زهرا رهنورد و مهندس میر حسین موسوی دیدار کردند و نظرات و پیشنهادات خود را در مورد وضعیت کنونی کشور و هرچه پربارتر شدن حرکت مردم مطرح کردند.
در این دیدار مهندس موسوی با گرامی‌داشت یاد تعدادی از اعضای این شورا که در زندان به سر می‌برند گفت: آنچه امروز در زندان‌های می‌گذرد به خوبی نشان‌‌دهنده ضرورت یک اصلاح عمیق در کشور است.
وی با اشاره به این که هیچ‌ یک از نیروهای دلسوز انقلاب نمی‌خواستند این حوادث روی دهد و بدتر آن با دروغ‌های پی در پی توجیه شود گفت: بزرگترین دروغ آن است که خواست طبیعی مردم برای اصلاح را به بیگانگان نسبت دهند.
وی با تأکید بر سوظن مردم کشورمان نسبت به نیات بیگانگان افزود: مردم خواهان طرح خواسته‌ها و اعتراضات خود در جوی آرام و عاری از تشنج بوده و هستند و آن کسانی که با برهم زدن تجمعات آرام مردم آن را خونین کردند به منافع بیگانگان خدمت می‌کنند.
کاندیدای دهمین دوره ریاست جمهوری در همین ابطه و با اشاره به دادگاه‌های نمایشی اخیر اظهار داشت: آیا حرکت اعتراضی مردم که بر پایه گفتمانی در چارچوبه قانون اساسی استوار است و با شعارهای برگرفته از شعارهای انقلاب شکل گرفته در جهت منافع بیگانگان است یا برگزاری دادگاه‌های نمایشی که در آن منافقین منفور را در کنار فرزندان و شخصیت‌های انقلاب می‌نشانند. کدام یک به نفع آمریکا و انگلیس است؟
مهندس موسوی در ادامه سخنان خود با اشاره به رواج تهمت در صدا و سیما گفت: آیا آمریکا ترجیح می‌دهد صدا و سیمای ما یک رسانه منصف و مورد اطمینان باشد یا با دروغ‌گویی‌های پی در پی اعتماد مردم را از دست بدهد؟ آیا کسانی که باعث شده‌اند مردم برای گرفتن خبر به رسانه‌های خارجی مراجعه کنند به دنبال منافع بیگانگان هستند یا کسانی که می‌گویند رسانه ملی بی‌طرف باشد و اخبار را شفاف بیان کند؟
میرحسین موسوی همچنین گفت: آیا اگر آمریکا تمام قدرتش را بسیج می‌کرد می‌توانست به اندازه اتفاقاتی که در زندان‌ها افتاده است به کشور و انقلاب لطمه بزند؟ آیا روزنامه کیهان که قشر فرهیخته و روشنفکر را مقابل نظام قرار می‌دهد یک جریان همسو با بیگانگان نیست که همطراز منافقین با نظام دشمنی می‌کند و در جهت منافع آمریکا و انگلستان گام برمی‌دارد. آیا اهانت به آقای کروبی که توان بسیج جمع‌های مؤمن و دلسوز به نظام و کشور را دارد خدمت به منافع بیگانه نیست؟
مهندس میرحسین موسوی در این نشست با تجلیل از چهره‌ها و فعالین سیاسی در بند به خصوص اعضای شورای هماهنگی جبهه اصلاحات برای آزادی آنان از بند دعا کرد.


.

فیلمی از رضا علامه زاده که دیروز منتشر کرده


¦ 0 نکته



بر اساس توضیحات علامه زاده این فیلم چهار سال پیش تهیه شده و حال با توجه به اینکه مسئله تجاوز در زندان های جمهوری اسلامی مورد توجه عموم واقع شده، منتشر می شود. سعی کردم فیلم را روی بلاگر بگذارم به این نیت که از ایران راحت تر قابل دسترسی باشد اما چهارساعتی معطل شدم و نشد. راستش اصلا هم نمی دانم در واقع که فیلم های روی بلاگر برای داخل نشینان راحت تر قابل دسترسی ست یا که نه، فرقی با یوتیوب ندارد!

آدرس این وبلاگ هم که بعد از "چیز" شدن آشپزباشی راه انداختم شناخته شده نیست مگر آن یکی دو نفر داخل نشینی که دسترسی دارند چیزکی مرقوم کنند




.

نخستین قربانی تجاوز در وقایع اخیر


¦ 0 نکته




کار زیبای نیکآهنگ. حیف که از کشیدن "آقا" معذور است!

منبع

من اعتراف می کنم


¦ 0 نکته

هاله ی خونین


¦ 0 نکته

یادگار بماند


¦ 2 نکته